بحث و جدل در رابطه با وجود یا عدم وجود سیاره X اکنون سالها است که ادامه دارد و در حال حاضر کم و بیش به بحث تقدم وجودی مرغ و تخم مرغ شباهت یافته است. با این حال هر ازگاه شاهد بالا گرفتن این بحث و شدت یافتن حواشی مربوط به آن هستیم. در مجموع پرسشی که در طول سالهای اخیر همواره ذهن بسیاری از علاقهمندان به مباحث مهم علم نجوم را به خود مشغول ساخته این است که تا چه حد میتوان نسبت به وجود سیاره X در منظومه شمسی امیدوار بود؟
پس از یافتن سیارهی نپتون در میانههای قرن نوزدهم میلادی، بسیاری از ستاره شناسان بر این عقیده بودند که در منظومه شمسی سیاره های دیگری نیز وجود دارد. جستجو برای یافتن این سیارههای ناشناخته در قرن بیستم میلادی شدت بیشتری به خود گرفت تا این که عاقبت به کشف پلوتو منجر شد. هر چند که بعدها ستارهشناسان به این نتیجه رسیدند که این جرم آسمانی تازه کشف شده کوچکتر از آن است که بتواند یک سیاره لقب بگیرد. به این ترتیب پلوتو از بودن در مقام نهمین سیارهی منظومهی شمسی خلع گردید، اما جستجو به منظور یافتن جایگزین تازهای برای آن دیگر با جدیت چندانی ادامه نیافت.
با این وجود عدهای همچنان معتقد بودند که در منظومه شمسی سیاره کشف نشدهی دیگری هم وجود دارد. شاهد مدعای بسیاری از آنان نیز جستجوهای پرسیوال لوول در ابتدای قرن بیستم میلادی بود. پژوهشهای او نشان از آن داشت که اختلالهایی در مدار نپتون و اورانوس وجود دارد. اختلالهایی که لوول تاثیر جاذبهی یک سیارهی بزرگ کشف نشده را در وجود آنها دخیل میدانست. سیارهای با نام سیاره X که پس از کشف پلوتو عدهای انگشت اتهام را به سمت آن گرفتند. با این حال پژوهشهای ستارهشناسان ثابت کرد که پلوتو به لحاظ اندازه و ماهیت توان انجام چنین کاری را ندارد.
اکنون حدود سی سال است که فرضیههای لوول توسط بسیاری از ستارهشناسان چندان جدی گرفته نمیشود. چرا که جستجوهای فضاپیمای وویجر ۲ این موضوع را ثابت کرد که اختلالهای رصد شده در مدار اورانوس به دلیل بروز خطا در محاسبهی جرم دقیق نپتون حاصل شده است. اما همچنان عدهای بر وجود سیاره X در منظومه شمسی اصرار میورزند. سیارهای که با نام نیبیرو نیز شناخته میشود و اکنون بیش از آن که بتوان آن را در دل آسمان یافت، ماهیتی نظیر پاگندهی تبتی یا هیولای دریاچهی لاچنس به خود گرفته و بیش از واقعیت در دل قصهها و افسانهها جستجو میشود.
افسانههای مربوط به سیاره X
با رواج محبوبیت شبکههای مجازی در میان کاربران مختلف جهان اکنون افسانههایی که در طول قرنهای گذشته تنها در قهوهخانهها یا در قصههای جن و پری پیش از وقت خواب یافت میشدند را به راحتی میتوان در صفحات اینتنرنتی رنگ به رنگ مشاهده کرد. مطالب بی پایه و اساسی که در پارهای موارد به نام علم به خورد مخاطب داده میشوند.
در همین راستا و در طول چند ماه اخیر با وقوع پی در پی حوادث طبیعی مرگباری نظیر طوفان ایرما یا زلزلهی مکزیک، بسیاری از عالمان فعال در شبکههای مجازی انگشت اتهام را به سوی سیاره X و میدان گرانش قابل توجه این سیاره گرفتند.
بر طبق فرضیه مذکور میدان گرانش این سیارهی مرموز، که عدهای معتقدند در پشت خورشید قرار گرفته و به همین دلیل در طول این همه سال از دید انسانها و تجهیزات پیشرفتهی رصد کردن نجومیشان پنهان مانده است، بر خورشید تاثیر میگذارد و این تاثیر موجب افزایش تابشهای خورشیدی میگردد. فعل و انفعال عجیب و غریبی که در نتیجهی آن شرایط جوی و اقلیمی کرهی زمین تغییر مییابد.
در این میان حتی عدهای هر چند سال یک بار خطر برخورد سیاره X با زمین را مطرح کرده و با انتخاب برچسبهای عامه پسندی نظیر پایان دنیا، برای وقوع این اتفاق آن تاریخ هم تعیین میکنند. به عنوان نمونه میتوان به فردی به نام دیوید مید اشاره کرد که چندی پیش مدعی شده بود که در تاریخ ۲۳ سپتامبر امسال این سیارهی مرموز بالاخره از پستوی فضایی خود بیرون آمده و در برابر دیدگان مردم زمین آشکار خواهد شد. اتفاقی که مسلما در تاریخ تعیین شده رخ نداد و قراری هم به رخ دادن آن نبود.
حقایق مربوط به سیاره X
با وجود تمام این شایعات بی اساس اینترنتی، برخی از ستارهشناسان احتمال وجود نهمین سیارهی واقعی منظومه شمسی را از پایه مردود نمیدانند و برای این فرضیه شانس اندکی قائل هستند. به عنوان مثال متخصص فیزیک نجومی و سیارهای دانشگاه کالیفرنیا یعنی کنستانتین باتیگین معتقد است که در حال حاضر پنج گونهی متفاوت و مختلف از شواهد مبتنی بر مشاهدات نجومی وجود دارد که به نوعی بر وجود نهمین سیارهی منظومه شمسی دلالت میکنند.
جالب این جا است که او و استادش مایک براون در طول سالهای اخیر با هدف این که فرضیهی وجود سیاره X را به طور کامل مردود اعلام کنند، دست به انجام پژوهشهای گستردهای زدند. اما به جای آن که مدارک محکمی مبنی بر رد این فرضیه بیابند، دلایل جسته گریختهای مبنی بر اثبات آن یافتند. به همین دلیل آنها تحقیقات خود در این زمینه را ادامه دادند تا بلکه بتوانند موقعیت سیارهای که روزی وجود آن را از پایه منکر بودند، در منظومه شمسی تعیین نمایند.
گرچه تلاشهای این دو تن تاکنون به نتایج ملموس و قابل قبولی منتهی نشده است و آنها حتی از طریق تلسکوپ فضایی سوبارو در هاوایی هم موفق به کشف محل اختفای سیاره نیبیرو نشدند، اما در عوض توانستهاند فرضیاتی را در این زمینه مطرح کنند. به عنوان مثال براون و باتیگین معتقدند که سیاره X حدود ۱۰ برابر بزرگتر از زمین است و فاصلهی آن تا خورشید نیز به ۲۰ برابر فاصلهی نپتون تا خورشید میرسد. در واقع بر اساس یافتههای آنها هیچ نشانهای مبنی بر این که سیاره X بخواهد بر زمین تاثیر بگذارد یا با آن برخورد کند وجود ندارد. چرا که این سیاره (در صورت وجود در منظومهی شمسی) در نقطهای بسیار دورتر از زمین قرار گرفته است و امکان برخورد با آن را ندارد.
در این میان هنوز هم بسیاری از دانشمندان علم نجوم با نظریهی وجود سیاره X موافق نیستند و اعتقادی به وجود این سیارهی ناشناخته ندارند. به هر حال باید دید که آیا ستارهشناسان بالاخره روزی موفق به کشف سیاره X میشوند، یا این که سیارهی مرموز و ناپیدای منظومهی شمسی همچنان در قالب داستان و افسانه به زندگی خود ادامه خواهد داد.
منبع: مجله قرمز